کد خبر : ۲۲۱۲۸۳ تاریخ خبر: ۱۳۹۵/۰۶/۱۹ ساعت ۱۹:۰۵


غزلی تقدیم به شهید عادل سعد

 دیدار برادر

 

... خبر آمد که برادر به برادر پیوست

طالعش " سعد " شد و زود به باور پیوست

 

غنچه ای بود که در باغ شهادت خندید

لاله ای بود که بر روضه کوثر پیوست

 

بر لبش نغمه لبیک به عاشورا داشت

عاشقی کرد و به عباس و به اکبر پیوست

 

 زیر باران طلب ، خیس شد و بالید و

در زمستان به گلستان صنوبر پیوست

 

چفیه بر گردنش آویخت و شد راهی رزم

رفت سرمست و به سربازی رهبر پیوست

 

پاسدار حرم حضرت زینب ، ناگاه

شد بسیجی و به یاران دلاور پیوست

 

اینکه صد پاره رسید از سفر " حمص" و" حلب "

قاسمی شد به شهیدان مطهر پیوست

 

" عادل سعد " چه می گفت به " صالح "  که چنین

سرخوشانه به ملاقات برادر پیوست ؟

 

نیمه شب غرق دعا سجده طولانی داشت

او خودش خواست و بر حضرت دلبر پیوست

 

به سرش شوق شهادت به دلش عشق حسین

کربلایی شد و بر گلشن پرپر پیوست

 

چه غریبانه سفر کرد و چه زیبا کوچید

مثل پروانه به گلهای معطر پیوست

 

پدرش منتظرش بود  و برادر ، مشتاق

 سویشان دورتر از دیده مادر پیوست

 

کودکش را بگذارید که بوسد رویش

اینکه بر قاسم و عبدالله و اصغر پیوست

----------------

شعر از :

سید حبیب حبیب پور

شهریور 1395

 

برچسب ها: شهید عادل سعد حبیب حبیب پور